سمیه زمانی، کارشناس مطالعات پارلمانی/
در قسمت سوم داستان مجلس گفتیم چگونه پس از فتح تهران و با آغاز جنگ جهانی اول فترت ششسالهای دامنگیر مجلس (با نام شورای ملی) شد. در این میان باز هم داستان تکراری بیثباتی کابینهها نقل محافل بود، اما کابینه وثوقالدوله از سایر کابینهها دوام بیشتری داشت.
انقلاب در بلاد روس و پایان سلطه و نفوذ روسها بر ایران، موجب شد دست انگلیس در ایران گشودهتر و بیرقیب گردد. از سویی وثوقالدوله که به تعبیر مخالفان، دل در گرو انگلیس داشت، باب مذاکرات با انگلیس را گشوده بود؛ شرط اجرای مذاکرات طولانی که تا عقد قرارداد ۱۹۱۹ طول کشید، تصویب مجلس بود.
ازاینرو وثوقالدوله پیگیر انتخابات مجلس شد که از اوایل سال ۱۲۹۷ و در کابینه دوم صمصام السطنه آغاز شده بود و در اوایل کابینه دوم وثوقالدوله همچنان در شهرستانها ادامه داشت.
اگر ادوار قبلی مجلس انجامی خوش و سرانجامی ناخوشی داشتند، مجلس چهارم در همان ابتدا ناخوشاحوال بود؛ چراکه رقابت میان شاه و وثوقالدوله و مخالفت شاه با دولت به انجام رسانیدن مجلس را به تأخیر انداخته بود.
تکمیل انتخابات این دوره حدود سه الی چهار سال طول کشید. کابینه وثوقالدوله استعفا داد و قرارداد ۱۹۱۹ موقوف الاجرا شد. در نهایت مجلس چهارم پس از فرازوفرود بسیار وقتیکه تقریباً پنج ماه از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ میگذشت حتی پس از سقوط کابینه کودتا یعنی سید ضیا طباطبایی و پیدا شدن چهره رضاخان میرپنج در قامت قهرمان؛ در اول تیر ۱۳۰۰ توسط احمدشاه قاجار افتتاح شد.
این زمان دیگر جنگ جهانی تمامشده بود، اما دعوای میهنی میان مخالفان و حامیان قرارداد ۱۹۱۹ در نقطه اوجش دستبهدست به بهارستان رسیده بود. قراردادی که مجلس آن را رد کرد تا به تاریخ بپیوندند.
در این میان مجلس در حصار دو گروه اکثریت متعلق به اصلاحطلبان، همان بازماندگان اعتدالیون سابق همچون آیتالله مدرس، نصرت الدوله و تیمورتاش و گروه دیگری بود که اقلیتی بودند سوسیالیست مسلک و از حزبی نوپا که سید محمدصادق طباطبایی و سلیمان میرزا ادارهاش میکردند. میان این دو گروه کشاکشی سخت بود. کشاکشی که اقدامات سردار سپه (رضاخان) و حمایت یا مخالفت با او بر آن میافزود.
این مجلس در زمانهای که قدرت اقتصادی جدیدی چون ایالاتمتحده آمریکا در بازی جهانی ورود کرده و انقلاب کمونیستی علم برافراشته بود، اعطای امتیاز نفت شمال به کمپانی استاندار اویل آمریکا را تصویب و استخدام مستشاران آمریکایی را در حوزه مالی تأیید کرد. درنهایت مجلسی که شروعش آسان نبود، برخلاف ادوار گذشته عمر دوسالهاش بهصورت طبیعی و نه بهزور توپ یا بحران پایان یافت؛ در دورانی که سردار سپه مدعی بود در قامت یک منجی برای بیسروسامانی ایران آمده است، دولت مستوفیالممالک اعلان انتخابات مجلس پنجم را صادر کند که از روز ۲۴ فروردین ۱۳۰۲ آغاز میشد.
در این انتخابات از تهران آیتالله مدرس و میرزا هاشم آشتیانی از مخالفان سردار سپه به مجلس راه یافتند. به گفته محمدتقی بهار در دیگر شهرها یک حزب جدید با نام «دموکرات مستقل» زیر نظر خدایارخان از نزدیکان سردار سپه تمامی کرسیها را از آن خود کرد تا مجلس پنجم با اکثریتی که دل در گرو سردار سپه (رضاخان) داشت پنبه حکومت قاجار را بزند.
پنجمین دوره مجلس در تاریخ اسفند ۱۳۰۲ تشکیل شد آن هم وقتیکه احمدشاه پس از نخستوزیری سردار سپه در اول آبان ۱۳۰۲ و تعیین ولیعهد به نیابت سلطنت بار سفر خود را به اروپا بسته بود.
آغاز به کار رسمی مجلس در فروردین ۱۳۰۳ با وادار ساختن سردار سپه به پذیرش مسند نخستوزیری همراه شد. او که استعفای خود را داده بود، در اواخر فروردین ۱۳۰۳ کابینه دوم خود را همزمان با زمزمه جمهوریخواهی در تهران و شهرهای دیگر به مجلس معرفی کرد تا به تدریج در غیاب شاه جوان قاجار که در اروپا بود و حضور شیفتگان سردار سپه، مسیر شاهی بر رضاخان میرپنج دیروز و سردار سپه آن روزها هموار شود.
* سلسله گزارشهای داستان مجلس تا انتخابات مجلس یازدهم ادامه خواهد داشت
نظر شما